ماجراهای من و زندگی

من:الهام متولد شهریور ۶۳ ! از۱۰ فروردین۹۰ با همسریم زیر یه سقفیم و از وقتی هم یادم میاد یا دانش آموز بودم یا دانشجو!!!

ماجراهای من و زندگی

من:الهام متولد شهریور ۶۳ ! از۱۰ فروردین۹۰ با همسریم زیر یه سقفیم و از وقتی هم یادم میاد یا دانش آموز بودم یا دانشجو!!!

آقای شوهر ما رفته مسافرت دوروزه برای جلسه ی دفاع خواهرش ! منم که تنها بودم اومدم خونه ی مامان و دارم یه دست و پایی استراحت می دم!  جمعه عصر نیت کردم برم تهران ولی خب فعلا که بلیط ندارم!  

دلم برا مامان و بابا و داداشیام خیلی تنگولیده بود!  

فردا شب هم طبق روال دیگر پنج شنبه ها مهمونی پاگشا دعوتیم خونه ی مادر شوهر اینا !  

بعدا دوباره میام! الان برم به ادامه ی استراحتم برسم!  

نظرات 4 + ارسال نظر
اقاقی پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 08:27 ق.ظ

عجب استراحت توپی

حسن کچل پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:23 ق.ظ http://generous.blogfa.com/

بابا ابنقدر استراحت نکن بیا تند تند آپ کن
ای ول همش مهمونی خوش به حالت
مگم تو تهران زندگی میکنی یا نه؟

دلم می خواد بیام تند تند آپ کنم ولی اینترنتمون روبراه نیستش هنوز!
نه ما کرمان زندگی می کنیم!

احسان پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:09 ق.ظ http://no-is-soon.blogsky.com/

سلام .. خوبی؟ چرا جدیدا هر کسی وبلاگش رو اپ میکنه کوتاه و مدل خستست؟
موفق باشی.
بای.

مرسی !‌فکر می کنم به خاطر حال و هوای بهاره که اینجوری شدن همه !

سپیده پنج‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:12 ق.ظ http://dardodelhayeman.persianblog.ir/

الهی بگردم این عروس خسته رو..(دارم لپتو بوس میکنم)
پس افتادی تو سوغاتی...

مرسی سپیده جونم! نه بابا من که کلا تو کار سوغاتی خریدن و بردن نیستم !!! فقط دوست دارم بگیرم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد