آقای شوهر ما رفته مسافرت دوروزه برای جلسه ی دفاع خواهرش ! منم که تنها بودم اومدم خونه ی مامان و دارم یه دست و پایی استراحت می دم! جمعه عصر نیت کردم برم تهران ولی خب فعلا که بلیط ندارم!
دلم برا مامان و بابا و داداشیام خیلی تنگولیده بود!
فردا شب هم طبق روال دیگر پنج شنبه ها مهمونی پاگشا دعوتیم خونه ی مادر شوهر اینا !
بعدا دوباره میام! الان برم به ادامه ی استراحتم برسم!
عجب استراحت توپی
بابا ابنقدر استراحت نکن بیا تند تند آپ کن
ای ول همش مهمونی خوش به حالت
مگم تو تهران زندگی میکنی یا نه؟
دلم می خواد بیام تند تند آپ کنم ولی اینترنتمون روبراه نیستش هنوز!
نه ما کرمان زندگی می کنیم!
سلام .. خوبی؟ چرا جدیدا هر کسی وبلاگش رو اپ میکنه کوتاه و مدل خستست؟
موفق باشی.
بای.
مرسی !فکر می کنم به خاطر حال و هوای بهاره که اینجوری شدن همه !
الهی بگردم این عروس خسته رو..
(دارم لپتو بوس میکنم)
پس افتادی تو سوغاتی...
مرسی سپیده جونم! نه بابا من که کلا تو کار سوغاتی خریدن و بردن نیستم !!! فقط دوست دارم بگیرم!